1. کتابِ تأمّلات (Meditations) مجموعهای از دیدگاههای مارکوس أورِليوس آنتونیوس (121_180 م) فیلسوف رواقی و از امپراتوران روم [شانزدهمین امپراتور] در سده دوم میلادی است که ظاهرا در سالهای ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلادی در قالب نوشتههایی کوتاه در ارتباط بااصول اخلاق دربارهٔ فلسفه و رواقی گری به زبان يوناني نوشته و در ۱۲ بخش تنظيم شده است . این کتاب [که ظاهرا تنها اثر مکتوبِ بازمانده از أورِِليوس میباشد] توسط : شیرین مختاریان و مهدی باقی ترجمه شده و نشر نی چاپ و منتشر کرده است . همچنین ترجمه دیگری از این کتاب توسط عرفان ثابتی صورت گرفته و نشر ققنوس منتشر نموده که ترجمه دوّم از اقبال بیشتری برخوردارست .
2. مارکوس اورلیوس در این اثرِ وزین و پُر محتوا میکوشد از منظری خودکاوانه، خواننده را در دیدمانیهائی که از تأمل در مضامینی چون محدودیتهای حیات ، ناپایداری امور، قانون عقلانی حاکم بر هستی ، کردار درست در راه زندگی و معرفت به نفس حاصل کرده است شریک سازد و او را به خودشناسی ترغیب کند.خود را شناختن ؛خود بودن و خود را بالا کشیدن .
وی در این کتاب از فضیلتهائی مانند خِردوَرزی، عدالت پیشگی ، شكيبايي ؛ ميانهروي و... یاد میکند و سخن میگوید.
3. کتاب تأمّلات در عین کم حجم بودن ؛ سرشار از گزین گویههای ارزشمندست که ذیلا دو توصیۀ کاربستی از آنها نقل میشود :
3_1 . بدان که دیگران فقط اگر و فقط اگر به آنها اجازه دهید ؛ میتوانند باعث رنجشتان شوند ! به خاطر بیاورید آخرین باری که دوست ؛ آشنا یا غریبهای به شما توهین کرد و شما را ناراحت و رنجور کرد؛ شما تصمیم گرفتید که کلمات شخص مذکور ؛ شما را برنجاند به جای اینکه تصمیم بگیرید او را نادان و جاهل بدانید.
3_2 . من حقِّ اندوهگین كردن خودم را ندارم. زیرا هرگز به گونه ارادی [عالما و عامدا] دیگری را غمگین نكرده ام.
[هر دو عبارت مهمّ و از نظر رفتاری و ارتباط با خود و دیگری کارآمد میباشند . اینکه عملکرد هر کسی به خودش مربوط است و تاثیرپذیری و انفعال از رفتار دیگری ناموجّه میباشد .جمله دیگری از کتاب ؛ توصیههای فوق را واضحتر تبیین میکند]:
3_3.چقدر راحت زندگی میكند كسی كه توجه ندارد همسایه اش چه میگوید. چه میكند و چگونه میاندیشد. بلكه همهی توجهش معطوف بدان است كه خودش چه كند تا كارش درست. سالم و نیك باشد.
3_4.هر وقت خواستی از چیزی احساس تلخکامیکنی ، این قاعده را به یاد داشته باش: « این اتفاق به هیچ وجه حاکی از بد اقبالی نبود ؛ تحملش نوعی خوش اقبالی عظیم بود.
3_5.[و غبارتی در انطباق قول و فعل] : مهم این است كه واقعاً انسان خوبی باشیم. نه آن كه دادِ سخن بدهیم كه انسان خوب باید چنین و چنان باشد.
4. مولانا گوید:
قول و فعل بیتناقض بایدت
تا قبول اندر زمان بیش آیدت
"سعیکم شَتّی" تناقض اندرید
روز میدوزید شب بر میدرید
5. قرآن میفرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ . كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ "؛اى كسانى كه ايمان آورده ايد چرا چيزى مى گوييد كه انجام نمى دهيد .نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد (صفّ؛2_3)