loading...

عرشیا

یاد داشت های محمدرضا علیزاده امامزاده و سیامک مختاری

بازدید : 479
يکشنبه 19 مهر 1399 زمان : 17:37

1. کتابِ "آری به زندگی" اثر ویکتور فرانکل روایتِ سه سخنرانی اوست که از منظری با زمانۀ ما که ساکنان زمین با مشکلات عدیده‌‌‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کنند ؛ مرتبط است. فرانکل علیرغم وقایع مخوف و طاقت فرسائی که در اردوگاه کار اجباری رخ می‌داد ؛ از یکی از هم بندانش آموخت که همیشه راهی برای «آری به زندگی» گفتن وجود دارد و نباید نا امید و سرخورده شد.

2. ویکتور امیل فرانکل، روان‌پزشک اتریشی از بازماندگان هولوکاست و بنیان‌گزار لوگوتراپی است که نوعی تجزیه‌وتحلیل وجودی و سوّمین مکتب ویِنی روان‌درمانی می‌باشد . وی پس از آزادی با گذشت زمان نه‌چندان زیادی به شهرت رسید و افکار اصلی خود را درباره‌ معنا، ارتجاع روانی و اهمیت پذیرفتن زندگی حتی در مواجهه با مشکلات بزرگ با دیگران مطرح ساخت و از صد و بیست دانشگاه دکترای افتخاری گرفت . کتاب انسان در جست‌وجوی معنایِ وی نخستین بار در سال ۱۹۵۹ با عنوان از اردوگاه مرگ تا اگزیستانسیالیسم انتشار یافت که حسب حال او در اردوگاهِ کار اجباری بود و روش روان‌درمان‌گرایانه او را برای جُستن معنا در تمامی‌اشکال وجودی حتی نازلترین و مخوفترین آنها یافتنِ دلیلی برای ادامه‌ زندگی توصیف می‌کند.

3. وی در کتاب مذکور شرح جامعی از جملۀ :‌ «طوری زندگی کن که گویی برای بار دوم است که زندگی می‌کنی» ارائه می‌دهد و عقاید اساسی خود را در این‌ رابطه که هر بحرانی در دل خود حاوی فرصت‌هایی است اظهار می‌کند . فرانکل مِهر و مرارت را از مولّفه‌های مفهوم بخش زندگی می‌داند و می‌گوید:"ما تنها از طریق عملکردمان به زندگی معنا نمی‌بخشیم ؛ از طریق دوست داشتن و رنج کشیدن هم به زندگی معنا می‌بخشیم."

4.رنجها بخشی از زندگی و جهانِ ما هستند. جهان بنا به سرشت خویش هرگز خالی از رنج واندوه نیست

یک تن آسوده در جهان دیدم

آن هم آسوده اش تخلّص بود!

گاه برای نیل به شادی هم باید رنج کشید ! لذتها و رنجها در هم تنیده شده اند و شُکوه را بی شِکوِه باید در همین رنگین کمان جستجو کرد . "گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند" حتّی تلاش برای زدون آلام هم مستلزم زحمتهائیست ؛ " مصائبِ شیرین" ! معنایابی از مرارتها را باید آموخت ؛ در جایش رنج و درد را چون مهمانی عزیز ؛ گرامی‌داشت و حُرمت نهاد و این غیر از عجز و انفعال است.

5.مولانا گوید:

رنج گنج آمد که رحمتها دروست

مغز تازه شد چو بخراشید پوست

ای برادر موضع تاریک و سرد

صبر کردن بر غم و سستی و درد

چشمهٔ حیوان و جام مستی است

کان بلندیها همه در پستی است

اولین روز هفته و اینهمه حس خوب:)
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی