1. از عامّ البلوا ترین گرفتاریهای طبیعت آدمی؛ خودفریبی و تبانی با خویشتن میباشد . که یر که گور میگوید: قریب به اتفاق آدمیان مبتلا به این بلیّه میباشند . صداقت با خود توفیق ارزشمندی است اگر انسان اقبال برخورداری از آن را داشته باشد.
2. گاه پندارِ بت شکستن ؛ خود به بت بزرگ و "مادرِ بتها" تبدیل میشود!
تا کی از تزویر باشم خودنمای
تا کی از پندار باشم خودپرست
پردهٔ پندار میباید درید
توبهٔ زهاد میباید شکست
3. در صفحه 80 کتاب " ذن چه میگوید" نوشته شده :"سالکی نزد مرشد و استاد خود رفت و گفت :همه چیز را دور انداخته و از دستشان خلاص شده ام !استاد گفت : فکر دور انداختن چه؟ آنرا هم دور بینداز!"
سعدی گوید:
گفتی بت پندار شکستم رَستم
آن بت که ز پندار شکستی باقیست
4. نیکوس کازانتزاکیس نیز در کتاب ارزشمند و خواندنی "گزارش به خاک یونان" نویسد :رهائی از رهائی ؛این فتح قلّه است ...
در خدا گم شو كمال اين است و بس
گم شدن گم كن وصال اين است و بس
5. در مطالب آتی به چند مورد از موانع مهم رهایش اشاره میشود که از زنجیرهای غلاظ و شداد جان ما میباشند و موجب گرفتاری هستند ؛ از جملۀ آنها: احساسات ؛ افکار و رفتار منفی ؛ نیاز به تائید و تعریف دیگران ؛ رنجیدن از گفتار و عملکرد دیگران نسبت به خود و ...میباشد.